این کتاب در دو جلد و 1527 صفحه توسط انتشارات شاپور خواست خرم آباد سال 1393 شمسی به چاپ رسیده است .

جناب آقای غضنفری در کتاب خود با نام تاریخ غضنفری جلد دوم صفحه 1373 در بخش جغرافیای لرستان در مورد ایل چگنی  می نویسد:

در بعضی نوشته ها به اتکای گفتار سالمندان، اصل ساکنین این بخش را نوکر امرائی می دانند و آن ها عبارت است از تیره های سوزوار(سبزوار)، بداق، میرزاوند، حاتموند و سردار، در حدود سیصد و پنجاه سال پیش، از سیمره و میرهای بالاگریوه به این جا آمده اند و با انجام پیوندهای سببی با ساکنان قدیمی توانسته اند مردان لایقی به وجود آورند و از خود نامی به جای گذارند. هر گاه به اصل میرهای امرائی توجه کنیم عنوان نوکرامرائی مصداق پیدا می کند، زیرا اجداد تیره های امرائی نیز از همان طوایف میرهای سیمره و بالاگریوه محسوبند و ..............

جناب آقای غضنفری مطالبی را خوانده، شنیده و یا پرس و جو کرده است اما بدرستی نتوانسته است تفکیک نماید این مطالب شامل چه طوایفی از ایل چگنی می شود طوایفی که آقای غضنفری آنها را  تیره ذکر کرده است !

ای کاش جناب آقای اسعدغضنفری تحقیق بیشتری انجام می دادندو می دانستند که تمام طوایفی که در منطقه چگنی سکونت داشته و دارند و آنها را با نام چگنی می شناسند دارای نیای مشترک نیستند .

آقای غضنفری باید این را بدانند که نباید گفتار  چند سالمند از یک طایفه را به کل یک ایل و دیگر طوایف آن تعمیم داد آنهم ایلی که دارای طوایف مختلف با پیشینه های متفاوتی است .

ایل چگنی شامل طوایفی است که در کتب و منابع قدیم و جدید تعدادی از آنها را  ساکنین قدیمی و اصلی ایل چگنی و تعدادی دیگر را مهاجر(چگنی شده) ذکر می نمایند که در دوره های بعد یعنی از حدود400 سال پیش به این منطقه آمده اند و با ساکنان اصلی آن پیوند شده و هم اکنون جزء ایل بزرگ چگنی محسوب می گردند، یکی از مهم ترین این افراد شخصی به نام احمد بیک بوده است که تیره ها و طوایف بوجود آمده از نامبرده تاثیر زیادی در صحنه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه چگنی داشته است .

رزم آرا در کتاب جغرافیای نظامی ایران-لرستان از احمد بیک نام برده و به قول از بعضی بزرگان می نویسد:

ساکنین اولیه چگنی عبارت از طایفه ای میرزاوند- شاه کرمی- بداق و سبزوار است که از قدیم الایام مقیم منطقه بوده اند و در حدود 400سال قبل احمدبک نامی از دره شهر(صیمره) به این محل آمده و در سراب چگنی سکونت نموده دختر کدخدای میرزاوند را گرفته و دارای 24پسر شده و بعد نام طهماس-حاتم-حاجی شرف-رحیم –فتح اله و هاشم را برده است .

در کتاب تاریخ معاصر ایل چگنی نوشته بهمن آزادی چگنی که نامبرده خود هم از اولاد احمد بیک می باشد ضمن تایید گفته ی رزم آرا آورده است:

برخی معقتقدند که احمد بیک از تبار و نوادگان شاهوردی خان اتابک می باشد که بعد از انقراض سلسله اتابکان به دست شاه عباس صفوی از دره شهر(سیمره) به جانب منطقه چگنی مهاجرت می نماید.(تاریخ معاصر ایل چگنی صفحه 228)

بنابراین با توجه به مطالب گفته شده می توان نتیجه گرفت که از طوایف نام برده شده توسط آقای غضنفری که شامل سوزوار(سبزوار)، بداق، میرزواند، حاتموند و سردار می باشد فقط حاتموندها(یکی از اولاد احمدبیک)، هستند که اصالت خود را به میرها می رسانند و معتقدند بزرگ آنها(احمدبیک) حدود سید و پنجاه سال پیش از دره شهر(سیمره ) به منطقه چگنی آمده است، بنده در مورد تیره ای به نام سردار اطلاع چندانی ندارم .

سوزوار(سبزوار)، بداق و میرزاوند از طوایف اصلی ایل چگنی می باشند که از قدیم الایام ساکن در این منطقه بوده اند و نسب آنها به نوکرامرائی و میرهای بالاگریوه نمی رسد، امیدوارم جناب آقای غضنفری به این موضوع دقت بیشتری نموده و ان شااله در چاپ های بعدی این موضوع را اصلاح نمایند .

البته ناگفته نماند در کتاب تاریخ غضنفری جلد یکم صفحه 164مطالبی نوشته شده که خود گواه بر اشتباه بودن مطالب صفحه 1373جلد دوم همین کتاب می باشد، صفحه 164 آمده است سال 948 ق. شاه طهماسب صفوی شخصا جهت تنبیه علاء الدین رعناباشی حاکم یاغی دزفول به خرم آباد وارد شد، جهانگیر عباسی حاکم لر کوچک افراد زبده ای را انتخاب و معرفی کرد و یکی از همین افراد بداق چگنی است .

زمانی که 488سال پیش جهانگیر عباسی حاکم خرم آباد(لرکوچک) بداق چگنی را به شاه طهماسب معرفی کرده چگونه می توانیم بنویسیم تیره بداق 350سال پیش از سیمره و از میرها به منطقه چگنی وارد شده اند!